تنهایی
چشمانم را بستم میدانم مسیرم اشتباست خستم ازاینکه میدانم ولی باز انجام میدهم هزار با قول دادم ولی نشد که نشد
دلم گرفته تنهام وتنهاترینم
غم دارم قصته دارم
دیگه فکر میکنم خدا توجه ای بهم نداره چکار کنم
چشمانم را بستم میدانم مسیرم اشتباست خستم ازاینکه میدانم ولی باز انجام میدهم هزار با قول دادم ولی نشد که نشد
دلم گرفته تنهام وتنهاترینم
غم دارم قصته دارم
دیگه فکر میکنم خدا توجه ای بهم نداره چکار کنم
زندگی
زندگی وقتی زندگی که پول باشه
دوست باشه
خونه باشه
ماشین باشه
اخه اینها دروغ نیست درسته ولی
خوبه که اعتماد باشه
صمیمیت باشه
ارامش باشه
عشق باشه
معرفت باشه
ایمان به خدایه یگانه باشه
اون وقته که زنگی زندگیه
چه خوب میشد فراموش کرد اشتباهات راه
چه خوب میشد فراموش کرد بدی هارا
چه خوب میشد خدا فراموش کنی گناهانم را
کاش میشود
خدایا دستم را بگیر ولطف وانیتت رایک بار دیگرشامل حال این بنده پر اشتباه بکن